تاریخ خبر: ۱۴۰۱/۰۵/۲۴زمان خبر: ۱۴:۵۶تعداد بازدید: ۳۰ سیزدهمین کرسی ترویجی ارائه مقالات مرتبط با جشنواره بینالمللی «دین و فضای مجازی»
سیزدهمین کرسی ترویجی ارائه مقالات مرتبط با جشنواره بینالمللی «دین و فضای مجازی» با موضوع «تحلیل و مقایسه رویکردهای فقه فردی و فقه حکومتی در مواجهه با مسائل نوپدید(مطالعه موردی رمزارز)» با ارائه مؤلف مقاله سرکار خانم زهره مراد نجفآبادی، پژوهشگر و مدرس حوزوی و نقد اساتید معزز حجتالاسلام سجاد فرحدل، پژوهشگر و مدرس حوزه علمیه قم و روحالله شمسی کوشکی، پژوهشگر و مسئول واحد پژوهش دفتر مطالعات اسلامی فضای مجازی برگزار شد.
سیزدهمین کرسی ترویجی ارائه مقالات مرتبط با جشنواره بینالمللی «دین و فضای مجازی» با موضوع «تحلیل و مقایسه رویکردهای فقه فردی و فقه حکومتی در مواجهه با مسائل نوپدید(مطالعه موردی رمزارز)» با ارائه مؤلف مقاله سرکار خانم زهره مراد نجفآبادی، پژوهشگر و مدرس حوزوی و نقد اساتید معزز حجتالاسلام سجاد فرحدل، پژوهشگر و مدرس حوزه علمیه قم و روحالله شمسی کوشکی، پژوهشگر و مسئول واحد پژوهش دفتر مطالعات اسلامی فضای مجازی برگزار شد.
خانم نجفآبادی ابتدا به بیان مسئله پرداخت و اظهار داشت: فناوری بلاکچین بر اساس حل فرمولهای پیچیده ریاضی پیش رفته و موضوع رمزارزها -که در زمان صدور نصوص مطرح نبوده است- در همین فضا شکلگرفته است بنابراین تبیین رویکردهای جدید فقهی در خصوص این مسئله ضرورت دارد. با بررسی هر دو بحث فقه فردی و حکومتی، به این نتیجه میرسیم که اکثر فقها استفاده از رمزارزها را جایز نمیدانند و ما در این مقاله سعی داشتهایم با رویکردی نقادانه و تحلیلی، آرای فقهی در خصوص رمزارزها را بررسی کنیم. همچنین ما در این مقاله پیشنهادهایی همچون تشکیل شورای فقها، تشکیل شورای متخصصان، تعامل فقها و متخصصان، ایجاد رمز ارز بومی و اسلامی و الگوگیری از سایر کشورهای اسلامی را برای برونرفت از موانع و محدودیتهای فقهی رمزارزها ارائه دادهایم.
وی با تأکید بر اینکه در این مقاله به موضوع رمزارزهای جهانروا پرداختهشده است، تصریح کرد: این نوع رمزارز، ارزی دیجیتالی بر پایه ریاضیات است که در آن از تکنیکهای رمزگذاری برای نظم بخشیدن به ساخت واحدهای ارزی و تأیید صحت انتقال هر واحد ارز، استفاده میشود و انتقال آنها، بهصورت همتا به همتا (نظیر به نظیر) و با استفاده از کلیدهای خصوصی و کلیدهای عمومی، انجام میشود.
خانم نجفآبادی در ادامه به بررسی معایب و مزایای رمزارزها پرداخت و بیان کرد: رمزارزها دارای معایبی ازجمله نوسانات و عدم ثبات قیمتی، فقدان قوانین و مقررات مشخص، تهدید اقتصاد واقعی، غیرقابل ردیابی بودن و فقدان شفافیت لازم، تضعیف بانک مرکزی و نهادهای واسط، پولشویی، بروز مشکلات امنیتی، ابهام در ماهیت ارزهای مجازی، برگشتناپذیری وجه و ... میباشد. همچنین رمزارزها مزایایی همچون عدم امکان جعل، آزادی در پرداخت و دسترسی بینالمللی، استفاده در شرایط تحریم، سرعت بالا در انتقالات بینالمللی و فرامرزی، عدم خلق پول بیرویه در اقتصاد و کنترل تورم، عدم توانایی دولتها در مصادره و بلوکه کردن، هزینه عملیاتی پایین و ... را دارا میباشد.
وی ادامه داد: جمعبندی معایب و محاسن رمزارزها ما را به این نتیجه میرساند که برخی از این معایب، سازوکار شمشیر دولبه داشته و به موقعیت استفاده از رمزارزها بستگی دارد چراکه ممکن است استخراج و استفاده از رمزارزها در یک موقعیت عیب باشد و در موقعیت دیگری، همان عیب تبدیل به یک مزیت شود. از طرفی برخی از معایب، اصلاً مربوط به رمزارزها نیست، بلکه مربوط به کاربران آن بوده و برخی دیگر نیز، به دلیل فقدان قوانین مدون است لذا میتوان با تدوین قوانین جدید برای کاربران، اوضاع این حوزه را سروسامان بخشید.
این پژوهشگر حوزوی در ادامه به یکی از چالشهای رمزارزها در فقه فردی پرداخت و گفت: بهعنوانمثال یکی از چالشهای فقه فردی در قبال رمزارزها این است که فقها، رمزارزها را فاقد مالیت ثمن میدانند بدین معنا که مورد رغبت عقلا نبوده و شارع، آثار مالیت همچون بیع و صلح را نمیتواند بر آن مترتب کند. در نقد این نظریه میتوان گفت که مقصود از عقلا چه کسانی هستند؟ اگر مقصود عقلای جامعه ایران است، باید گفت که چنانچه عقلا در ایران (اهل دقت و نظر)، تمایلی به استخراج رمزارزها ندارند، به این دلیل نیست که آنها نسبت به این مسئله بیرغبت هستند و معایب آن، باعث صرفنظر کردن از این کار شده است؛ بلکه به دلیل ممنوعیتهای فقهی و قانونی استخراج و استفاده از رمزارزها است که باعث شده حتی نخبگان جامعه نیز آگاهی چندانی پیرامون آن نداشته باشند و بدیهی است که وقتی چیزی مجهول باشد، افراد حتی به سمت آنهم نمیرود چه رسد به سرمایهگذاری و انجام معاملات اقتصادی!
وی افزود: برای کشف نظر عقلا در مورد رمزارزها، باید فضای جامعه، بهگونهای باشد که فرد، امکان انتخاب میان رمزارزها و سایر ارزهای موجود را داشته باشد، آنوقت اگر تمایلی به استفاده از آن نشان نداد، میتوان ادعا کرد که رغبتی به رمزارزها نداشتهاند، نه اینکه عقلا در یک فضای ممنوعیت فقهی و قانونی استفاده از رمزارزها قرار داشته باشند و از عدم فعالیت آنان، نتیجه بگیریم که به دلیل معایب زیاد رمزارزها، تمایلی به استفاده از آن نداشتهاند. اما اگر وسعت دید خود را افزایش داده و عقلای جوامع اسلامی را در نظر بگیریم -که این نگرش به عرف عام نزدیکتر است- در این صورت میتوانیم به قضاوت درستی از رفتار عقلا، پیرامون رمزارزها دستیابیم؛ وقتی کشورهای اسلامی مانند امارات متحده عربی، قطر، عربستان، مالزی در این زمینه پیشرو بودهاند و حتی رمزارز اسلامی و شهرهای بلاکچین ایجاد کردهاند، دیگر نمیتوان ادعا کرد که عقلا، به رمزارزها تمایلی ندارند؛ زیرا هرروز استفاده از آن در زندگی عرف و عقلا فراگیرتر میشود.
خانم نجفآبادی در ادامه به یکی از چالشهای رمزارزها در فقه حکومتی اشاره کرد و بیان داشت: در رویکرد فقه حکومتی نیز فقها به قاعده نفی سبیل استناد کردهاند و بهمقتضای قاعده نفی سبیل، هرگونه عقد و پیمان، معامله، ایقاع و قرارداد بهحسب طبع اولیاش اگر موجب علو، عزت و شرف کافر بر مسلم بشود منتفی است و اعتبار حقوقی ندارد. در نقد این نظریه میتوان گفت مالکیت در بلاکچین بهصورت خصوصی است و یک حکومت خارجی بهواسطه اینکه رمز ارزها یا استخراج آن در اختیار مردم آن کشور قرار دارد، نمیتواند دارای سلطه بر کشور دیگری باشد. همچنین ماهیت سیستم بلاکچین در تشابه با خود شبکه، نوعی توزیعشدگی را نشان میدهد که طرفهای مختلف حاضر در شبکه گاهی منافع متضادی نیز دارند. در مورد رعایت مصلحت مسلمین هم هیچ دلیل یا ادعای له یا علیه رمزارزها در تقابل با مصلحت مسلمانان وجود ندارد.
وی افزود: قاعده حفظ نظام، قاعده عدالت، قاعده لاضرر، قاعده اتلاف، قاعده احترام از جمله دیگر چالش های فقه حکومتی و مسائلی همچون اکل مال به باطل، قمار، معامله سفهی، سفتهبازی، احتمال غرر و ربا دیگر چالشهای فقه فردی با رمزارزها میباشد.
این پژوهشگر حوزوی با آسیبشناسی این موضوع، تصریح کرد: در خصوص موضوع رمزارزها میتوان اعلام کرد که اولاً بسیاری از سوداگران از همین فضای ممنوعیت به نفع خود استفاده کرده و آرای سلبی و ممنوعیتهای قانونی، عملاً هیچ تأثیری بر عملکرد آنان ندارد و این باعث تضییع حقوق سایر مسلمین که به نظر شارع پایبند هستند، میشود که طبق قاعده لاضرر باید جلوی آن را گرفت، ثانیاً این فضا باعث از دست رفتن فرصتها و مزیتهای رمزارزها بهویژه در شرایط تحریم میگردد که در صورت عدم استفاده از این مزیتها، کفار بر مسلمین چیره شده و طبق قاعده نفی سبیل باید با آن مقابله کرد و ثالثاً جامعه مسلمان باید از تکنولوژی روز دنیا مطلع گردد که بهنوعی مطابق قاعده لاضرر و قاعده نفی سبیل است؛ چون با فراگیر شدن استفاده از این فناوری، باعث ضرر مسلمین و تسلط کفار بر آنان میگردد.
حجتالاسلام فرحدل بهعنوان ناقد نخست این کرسی به بیان نکات مثبت این مقاله پرداخت و گفت: پرداختن به موضوع روز، دغدغهمند بودن نویسنده و تنوع منابع فقهی ازجمله نقاط مثبت این مقاله بوده است.
وی ادامه داد: اما بایست تاکید کرد که عنوان مقاله با سیر پیشرفت آن متناسب نیست. از طرفی معایب و مزایای ذکرشده در موضوع رمزارزها از نظم منطقی برخوردار نبوده و در بسیاری از موارد همپوشانی دارد. همچنین در خصوص ادلههای مطرحشده در مقاله بایست تصریح کرد که اولویتی در ادلههای مطرحشده لحاظ نشده بود و چهبسا ادلههای مهمتری وجود دارد که اصلاً به آن پرداخته نشده بود. برخی از ادلهها مستند نبوده، برخی اصلا ادله نبوده و تنها مؤید بوده و برخی دیگر نیز اساسا صحیح نبودند.
روحالله شمسی کوشکی ، ناقد دیگر این کرسی بابیان اینکه نگاه فرصت محور به مسئله رمزارزها ازجمله نکات مثبت این مقاله بوده است، تصریح کرد: مهمترین وجه مثبت مقاله، احصا کامل معایب و فرصتهای رمزارزها چه در بخش فقهی و غیرفقهی بود.
وی در ادامه به نقاط ضعف مقاله اشاره کرد و گفت: عنوان و محتوای مقاله تناسبی با یکدیگر نداشت و لازم است که عنوان مقاله تغییر پیدا کند. بعضی موارد لازم برای ورود موضوعشناسانه به مسئله رمزارزها کافی نبود بهعنوانمثال یکی از چالشهای رمزارزها، موضوع تضعیف بانک مرکزی که باید تبیین بیشتری در این خصوص انجام میگرفت. در مزایا و معایب، مسائل فقهی بررسی نشده است و ذکر برخی معایب هم ناقص عنوانشده بود. همچنین در بخش معایب به مسائلی همچون کاهش ارزش بیت کوین اشاره نشده است. لازم به ذکر است که در بخش پیشنهادات، راهکارهای ذکرشده برای رفع ممنوعیت و تحریم شرعی رمزارزها نبوده بلکه صرفاً برای حل مسائل فقهی بوده است.
اخبار مرتبط